بی خیـــــــــــــــال دنیا دنیا مـــــــال توست

غم دنیا رو نخور دنیا که ارزش نداره

یک زن تبعه آمریکا به دلیل فرار از خیانت مردان با برگزاری مراسم رسمی سگ خود را به عنوان همسری برگزید.

ازدواج با سگ
یک زن آمریکایی پس از چهار بار تجربه زندگی ناموفق با برگزاری مراسم ازدواج در میان دوستان و آشنایان خود، سگش را به عنوان همسری برگزید. یکی از سرشناسان منطقه نیز در این مراسم حضور داشت و به دو زوج گفت: برای هر یک از شما آرزوی خوشبختی می کنم

در شب عروسی، زن با لباس عروس و آرایش کامل و سگ با یک دست کت و شلوار حضور پیدا کردند. این زن درباره علت ازدواجش با یک سگ گفت: این سگ از همسران سابق من باوفا تر هستند.


 

نوشته شده در یک شنبه 14 اسفند 1390برچسب:,ساعت 10:58 توسط زهره|

تـــــــــوجه تـــــــــــــوجه

اگر سارقان شما را وادار کردند که از کارت عابر بانکتان پول بگیرند شما رمز

کارتتان را به صورت معکوس (یعنی از آخر به اول) وارد کنید مثلا اگر کلمه

عبور شما 1254 میباشد شما عدد 4521 را وارد کنید. با این کار عابر بانک

به شما پول میدهد ولی در عین حال دستگاه به صورت خودکار پلیس را در

جریان سرقت قرار میدهد. این قابلیتی است که تمام دستگاههای خودپرداز

دارند ولی اکثر مردم از آن بی خبرند.

نوشته شده در یک شنبه 14 اسفند 1390برچسب:,ساعت 1:47 توسط زهره|

تو توی دماغ من چیکار می کنی؟ . . .           

         جنبه ی شوخی داشته باش . . .   
                                       مگه چی گفتم ؟!! . . .         
                                     
                  ..............   خواستم بگم تو نفس منی.................
نوشته شده در یک شنبه 14 اسفند 1390برچسب:,ساعت 1:19 توسط زهره|

سوژه های داغ و خنده دار و از دست نده

 


ادامه مطلب
نوشته شده در یک شنبه 13 اسفند 1390برچسب:,ساعت 23:53 توسط زهره|

سلام دوستان!

امروز برای شما یک بازی جالب و سرگرم کننده گذاشتم که مطمئنم ازش خوشتون میاد!

من که خودم واقعا لذت بردم این بازی فلش هست و برای اجرای آن لینک زیر را باز کنید.

- لطفا بعد از بازی حتما نظر خود را در اینجا وارد کنید. ممنون!

         http://fun.sdinet.de/flash/games/lab.swf بازی فلش جالب و سرگرم کننده

نوشته شده در شنبه 13 اسفند 1390برچسب:,ساعت 23:9 توسط زهره|

درختان تا فروم

جالب ترین وعجیب ترین درخت های جهان

به ادامه مطالب بروید


ادامه مطلب
نوشته شده در شنبه 13 اسفند 1390برچسب:,ساعت 20:19 توسط زهره|

 

جک تصویری

 

جک تصویری

جک تصویری

جک تصویری

جک تصویری

جک تصویری

جک تصویری

جک تصویری

نوشته شده در شنبه 13 اسفند 1390برچسب:,ساعت 14:35 توسط زهره|


 
 
افرادي که در اين مطب با آنها آشنا مي شويم، در واقع در گروه و رسته و صنف خود عنوان جوانترين را به يدک مي کشند،ازمادربرزگ گرفته تا خالکوب.
 
جوانترين مادربزرگ

 
http://aryany.com/user_files/0.99402900%201299697988_168862_199.jpg

اين خانم خانه دار رومانيايي تنها با 25 سال سن، لقب جوانترين مادربزرگ دنيا را به خود اختصاص داده است. ريفکا استانسکو در 12 سالگي صاحب اولين فرزند خود شد و نامش را ماريا گذاشت.
هر چند مادر به دخترش توصيه کرده بود که مثل او زود ازدواج نکند، اما ظاهرا گوش ماريا به اين حرف ها بدهکار نبود، چراکه او هم در يازده سالگي صاحب فرزند شد. به اين ترتيب ريفکا تنها 23 سال داشت که طعم مادربزرگ شدن را چشيد
 
ادامه مطالب را از دست ندهید

ادامه مطلب
نوشته شده در شنبه 13 اسفند 1390برچسب:,ساعت 14:4 توسط زهره|

عشق ممنوع

بقیه عکس ها رو حتما نگاه کنید 


ادامه مطلب
نوشته شده در شنبه 13 اسفند 1390برچسب:,ساعت 1:9 توسط زهره|

نوشته شده در جمعه 12 اسفند 1390برچسب:,ساعت 23:27 توسط زهره|

یک کشاورز چینی در مزرعه خود مرغی دارد که فکر می کند پنگوئن است و به همین علت همانند پنگوئنها به صورت قائم و با غرور راه می رود. نام این مرغ مجنون "مامبل" است که در یک مرزعه واقع در "ژیانگسو" در شرق چین زندگی می کند. مامبل نام پنگوئن قهرمان کارتون "خوش قدم" است. این کشاورز چینی در این مورد توضیح داد: "من هرگز موفق نشدم کارتون خوش قدم را ببینم اما این اسم را دوست داشتم. هر چند که پرنده من شاید ویژگی پنگوئن را نداشته باشد اما به هر حال فکر می کند که پنگوئن است و به همین دلیل این اسم را برایش انتخاب کردم. خانواده من این مرغ را خیلی دوست دارند و بنابراین ما تصمیم گرفتیم که به جای آنکه آن را در دیگ بیندازیم از آن نگهداری کنیم." این پنگوئن به خاطر ویژگی خاصی که در حرکت دادن پاهایش داشت توانست با انجام رقص ویژه ای با انسانها ارتباط برقرار کند.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net

نوشته شده در جمعه 12 اسفند 1390برچسب:,ساعت 23:24 توسط زهره|

جک تصویری

جک تصویری

جک تصویری

نوشته شده در جمعه 12 اسفند 1390برچسب:,ساعت 19:32 توسط زهره|

یک سیب انرژی لازم برای 6 دقیقه دوچرخه سواری رو به شما میده.

با انرژی یک شکلات میتون یک ساعت بدون وقفه راه رفت.

پروتئین ها ماهیچه های شما را می سازند .... موهای شما به کمک پروتئین ها رشد می کنند.

ویتامین A به دیدن در تاریکی کمک می کنند.

حتی فکر کردن به غذا باعث گرسنگی می شود.


چند تا دانستنی غذایی بهداشتی


آیا می دانید قرمزی درون کالباس از گوشت تاج خروس است.( زیر دندان خود حس کرده اید )

آیا می دانید سس مایونز به دلیل ترکیب خاصی که دارد در کنفرانسهای علمی به عنوان سم کبد معرفی می شود

آیا می دانید ساندیسها, نوشابه ها, بیسکویتها, کیکها و… با قندهای مصنوعی چون ساخارین که ۱۰۰۰ برابر شیرین تر از قند معمولی است ساخته می شود که دشمن کبد و کلیه می باشد

آیا می دانید رنگهای افزودنی در نوشابه ها, ساندیس ها, کیکها, آدامسها و … همه سرطان زا هستند

آیا می دانید قیمت روغن ها مایع مثل آفتابگردان اگر واقعی باشد حدود ۱۲ الی ۱۵ هزار تومان خواهد بود ولی الان در بازار ۹۰۰ الی ۸۰۰ تومان است که از یک کیلو تخم آفتابگردان ارزانتر است.

آیا می دانید بیشتر محتوای روغن های مایع از پارافین خوراکی که محصول پالایشگاهای نفت است درست شده است که کلسترول خون را افزوده موجب چربی خون و… می شود که کشنده است.

آیا می دانید در اکثر کارخانه های آبلیموهای صنعتی حتی یک عدد لیمو هم وارد نمی شود و آب لیمو صنعتی از (( آب کاه)) بعلاوه برخی اسانسها و جوهر نمک تولید می شود که همین امر موجب ته نشین نشدن محتوای آب لیمو می باشد

آیا می دانید کره گیاهی دروغی بیش نیست و با مواد پایه ای نفت و در برخی کشورها فضولات انسانی تولید می شود و موجب تشکیل پلاک اتروم در عروق کرونر قلب و بیماری های ایسکمیک قلبی می شود و شعار ((کره مارگارین(گیاهی)دوست قلب شما)) فریب افکارعمومیست.

آیا می دانید مواد قندی موجود در نوشابه ها موجب پوسیدگی دندانها می شود (دندان شکسته داخل نوشابه پس از ۷ ساعت حل می شود).

آیا می دانید سس مایونز از همه غذاها مضرتر برای صدمه به پوست و جوش صورت است.

آیا می دانید پنیر پفک اغلب پنیر تلخ( پنیر فاسد) و گندیده تاریخ مصرف گذشته می باشد چسبندگی پفک براساس تحقیقات تا ۷ بار مسواک هم تمیز نمی شود و موجب بی اشتهایی میشود و آمار مصرف پفک در ایران روزانه هر نفر ۲ عدد می باشد

 

… و اما چه کنیم؟

 

بهترین غذا آبگوشت با گوشت گوسفند است و بهترین روغن, روغن حیوانی است. روغن کنجد و زیتون هم بهترین روغن گیاهیست.

بهترین نان نانهای سبوس دار است مثل نان سنگک بهترین نوشابه سکنجبین است که ترکیب مقداری عسل سرکه و … می باشد بیش از صد نوع چای هم اکنون در کشور ما موجود است که متناسب با مزاجها مصرف انواع آنها توصیه می شود مثل( چای کوهی, گل گاو زبان, سنبل الطیب, گزنه, زنجبیل, گل نسترن, پونه, بابونه, دارچین, آویشن, استخودوس,…) همراه کمی نبات بجایقند وشکر استفاده از خرما, ارده شیره انواع میوه ها کشمش, توت خشک, عسل بسیار بجاست.

بهترین ظرف که هم کمبودهای خون بدن را جبران کرده و هم موجب میکروب زدائی از غذا می شودظرف سنگی و مسی می باشد

بهترین تنقلات آجیل های طبیعی هستند که به جهت طبع گرمشان بسیار مفید می باشند( مصرف آجیل ها جزء فرهنگ عمومی بوده است) غذاهای خورشی سنتی, غذاهای سرخ نشده، سبزی خوردن بویژه نعنا بجای سالادهای امروزی, لبنیات پرچرب و دست نخورده(شیر و لبنیات باید جوشانده شود) حبوبات بخصوص نخود( اگر خیس شده و آب آن بدور ریخته شود موجب نفخ نمی شود) سس دست ساز طبیعی(مخلوط تخم مرغ وسرکه) بطور تازه قابل استفاده است. کلیه غذاهای طبیعی بطور تازه استفاده شود از خوردن میوه در غیر فصل آن خودداری شود. ضمناً عمده میوه در محل جغرافیای رویش طبیعی آن مفیدتر است. پوست میوه ها بعنوان ماسک جهت نرمی و زیبایی پوست بسیار مفید است میو ها و سبزی جات هرچه بیشتر در معرض نور خورشید قرار بگیرند مفیدترند و فقط سنگ نمک و پودر آن, نمک سالم و قابل استفاده هستند استفاده از چوب مسواک(بنام چوب اراک) بعد از خلال دندان بهترین مسواک و ضدعفونی کننده طبیعی و مالش دهنده لثه ها خواهند بود

نوشته شده در جمعه 12 اسفند 1390برچسب:,ساعت 19:29 توسط زهره|

 

نوشته شده در جمعه 12 اسفند 1390برچسب:,ساعت 18:33 توسط زهره|

روزی روزگاری، پیرزن فقیری توی زباله‌ها دنبال چیزی برای خوردن می‌گشت که چشمش به چراغی قدیمی افتاد آن را برداشت و رویش دست کشید.

می‌خواست ببیند اگر ارزش داشته باشد آن را ببرد و بفروشد. در همین موقع، دود سفیدی از چراغ بیرون آمد. پیرزن چراغ را پرت کرد، با ترس و تعجب، عقب عقب رفت و دید که چند قدم آن طرف‌تر، غول بزرگی ظاهر شد. غول فوری تعظیم کرد وگفت: نترس پیرزن! من غول مهربان چراغ جادو هستم. مگر قصه‌های جوراجوری که برایم ساخته‌اند، را نشنیده‌ای؟ حالا آرزو کن تا آنرا در چشم به هم زدنی برایت برآورده کنم، اما یادت باشد که فقط یک آرزو!

پیرزن که به دلیل این خوش اقبالی توی پوستش نمی‌گنجید، از جا پرید و با خوشحالی گفت: الهی فدات شم مادر! اما هنوز جمله بعدی را نگفته بود که فدای غول شد و نتوانست آرزویش را به زبان بیاورد. و مرگ او درس عبرتی شد برای آنها که زیادی تعارف می‌کنند

نوشته شده در جمعه 12 اسفند 1390برچسب:,ساعت 18:18 توسط زهره|

به سلامتی بیل!که هرچه ‌قدر بره تو خاک، بازم برّاق‌تر می‌شه . . .

 

 به سلامتی سیم خاردار!که پشت و رو نداره

 

به سلامتی اونی که بیکسه، ولی ناکس نیست . . .

.

به سلامتی اونایی که

چه عشقشون پیششون باشه چه نباشه

چشمشون مثل فانوس دریایی نمی چرخه . . .

.

به سلامتی حلقه های زنجیر

که زیر برف و بارون میمونن زنگ میزنن ولی هم دیگه رو ول نمیکنن . . .

 

 

 

 

به سلامتی باغچه ای که خاکش منم گلش تویی و خارش هرچی نامرده

 

.

 


.به سلامتی پدری که لباس خاکی و کثیف میپوشه

میره کارگری برای سیر کردن شکم بچه اش ،

اما بچه اش خجالت میکشه

به دوستاش بگه این پدرمه

 

 

 

 

سلامتی نوشابه که خانواده داره و خیلی ها ندارن !

.

به سلامتی سندباد که کل دنیا رو با شلوار کردی دور زد

.

 

و در آخر به سلامتیه دوست نازنینی که گفت:

قبر منو خیلی بزرگ بسازین…. چون یه دنیا ارزو با خودم به گور میبرم !

(به سلامتی تو) 

.

.

 

نوشته شده در جمعه 12 اسفند 1390برچسب:,ساعت 15:25 توسط زهره|

فیوز خوابگاه پرید، همه لامپا خاموش شدند، رفتم تو سالن به نفر با تعجب میگه: برقا رفتن؟ میگم: پـَـ نـَـ پـَـ (برقا) نشستن تو پذیرایی منتظرن تو چایی بیاری روشن بشن


***************************

داریم امتحان میدیم، سوالاش سخته. به بغل دستیم نگاه میکنم، میگه تقلب میخوای؟ میگم: پـَـ نـَـ پـَـ دیدم سر جلسه امتحان چقدر جذابتر میشی، محو تماشات شدم. یه برگه بهم میده، میگم: جواب سوالاست؟ میگه: پـَـ نـَـ پـَـ سر جلسه امتحان دلم گرفته بود برات نامه فدایت شوم نوشتم.
***************************

استاد یه سوال رو تخته نوشته، میگه حالا کی میاد اینو حل کنه؟ دستم رو بردم بالا. استاد میگه: میخوای بیای پای تخته حلش کنی؟ میگم: پـَـ نـَـ پـَـ من مجیدم، از همینجا دستم میرسه حلش کنم
***************************

یارو سر سه راه حافظ با سرعت ۹۰ تا تخته گاز میره تو شیرینی فروشی، شیرینی فروشی درب و داغون میشه. از ماشین پیاده میشه با خونسردی میگه: مقصر من بودم؟ صاحب شیرینی فروشی میگه: پـَـ نـَـ پـَـ مقصر منم که سر راه تو شیرینی فروشی زدم.
***************************

بابام تو حموم داره ریشش رو میزنه. مامانم بهش میگه: داری ریشت رو میزنی؟ بابام میگه: پـَـ نـَـ پـَـ دارم چمنای محوطه رو کوتا میکنم

 

نوشته شده در پنج شنبه 11 اسفند 1390برچسب:,ساعت 12:58 توسط زهره|

امشب کسی به  سیب دلم  ناخنک زده  است!
بر زخمهای کهنه قلبم نمک زده است!

این غم نمی رود به خدا از دلم، مخواه!
خون است اینکه بر جگر من شتک زده است

قصدم گلایه نیست، خودت جای من، ببین
ما را فقط نه دوست، نه دشمن، فلک زده است!

امروز هم گذشت و دلت میهمان نشد
بر سفره ای که نان دعایش کپک زده است!

هرشب من آن غریبه که باور نمی کند
نامرد روزگار، به او هم کلک زده است

دارد به باد می سپرد این پیام را:
سیب دلم برای تو ای دوست، لک زده است!

نوشته شده در چهار شنبه 10 اسفند 1390برچسب:عاشقانه,ساعت 14:42 توسط زهره|

 

نوشته شده در چهار شنبه 10 اسفند 1390برچسب:,ساعت 14:41 توسط زهره|

نوشته شده در چهار شنبه 10 اسفند 1390برچسب:,ساعت 14:29 توسط زهره|

صبح: دیدن رویای شاهزاده سوار بر اسب در خواب…..

 

۶ صبح: در اثر شکست عشقی که در خواب از طرف شاهزاده می خوره از خواب می پره .

 

۷صبح: شروع می کنه به آماده شدن . آخه ساعت ۱۲ ظهر کلاس داره!!!!!!!!

 

۸ صبح: پس از خوردن صبحانه مفصل (علی رغم ۱۸ کیلو اضافه وزن) شروع می کنه به جمع آوری وسایل مورد نیاز: جوراب و مانتو و کیف و لوازم آرایش و لوازم آرایش و لوازم آرایش و لوازم آرایش و…

 

۹صبح: آغاز عملیات حساس زیر سازی بر روی صورت (جهت آرایش)

 

۱۰ صبح: عملیات زیرسازی و صافکاری و نقاشی همچنان با جدیت ادامه دارد .

 

۱۱ صبح: عملیات آرایش و نقاشی و لنز کاری و فیشیل و فوشول با موفقیت به پایان می رسد و پس از اینکه دختر خودش رو به مدت نیم ساعت از زوایای مختلف در آیینه بررسی کرد و مامان جون ۱۹ تا عکس از زوایای مختلف ازش گرفت، به امید خدا به سمت دانشگاه میره .

 

۱۲ ظهر: کلاس شروع شده و دختره وارد کلاس میشه تا یه جای خوب برا خودش بگیره . ( جای خوب تعابیر مختلفی داره . مثلا صندلی بغل دستی پولدارترین پسر دانشگاه - صندلی فیس تو فیس با استاد: در صورتی که استاد کم سن و سال و مجرد باشد و … )

 

۱ ظهر: وسط کلاس موبایل دختر می زنگه و دختر با عجله از کلاس خارج میشه تا جواب منیژه جون رو بده. و منیژه جون بعد از ۱/۵ ساعت که قضیه خاستگاری دیشبش رو + قضیه شکست عشقی دوست مشترکشون رو براش تعریف کرد گوشی رو قطع می کنه. اما دیگه کلاس تموم شده .

 

۲ ظهر: کلاس تموم شده و دختر مجبوره از یکی از پسرای کلاس جزوه بگیره. توجه داشته باشین دختر نباید از دخترا جزوه بگیره. آخه جزوه دخترا کامل نیست!!!!!!!!!!!

 

۳ ظهر: دختر همچنان در جستجوی کیس مناسب جهت دریافت جزوه!!!!!

 

۴عصر: دختر نا امید در حرکت به سمت خانه.

 

۵ عصر: یکدفعه ماشین همون پسر پولداره که جزوه هاشم خیلی کامله جلوی پای دختره ترمز می کنه و ازش می خواد که برسونتش.

 

۶ عصر: دختر به همراه شاهزاده رویاهاش در کافی شاپ گل زنبق!!! میز دوم. به صرف سیرابی گلاسه.

 

۷ عصر: دختر دیگه باید بره خونه و پسر تا دم خونه می رسونتش.

 

۸ غروب: دختر در حال پیاده شدناونو از ماشین اون پسره: راستی ببخشید جزوه تون کامله؟؟؟ امروز انقدر از عشق سخن گفتی مجالی برای تبادل جزوه نموند. و جزوه رو از پسر می گیره.

 

۹ شب: دختر در حال چیدن میز شام در خانه سه تا ظرف چینی گل سرخی جهیزیه مامانش رو میشکونه (از عواقب عاشقی)

 

۱۰شب: دختر در حال تفکر به اینکه ماه عسل با اون پسره کجا برن ؟؟!!؟!؟!؟!؟!

 

۲شب: دختر داره خواب میبینه رفته ماه عسل.

 

۵ صبح: دختره بیدار میشه و میبینه اون پسره پیام

داده که: برای نامزدم کلی از تو تعریف کردم. خیلی

دوست داره امروز با من بیاد دانشگاه ببینتت!!

و امروز دختر باید کمی زودتر به دانشگاه برود. شاید جای

مناسب تری در کلاس نصیبش شد!!!!!!!!!!!!!

 

نوشته شده در سه شنبه 9 اسفند 1390برچسب:طنز,ساعت 22:46 توسط زهره|

هنر نزد ایرانیان است وبس...اینم یه نمونه اش

نوشته شده در سه شنبه 9 اسفند 1390برچسب:,ساعت 22:3 توسط زهره|


ادامه مطلب
نوشته شده در سه شنبه 9 اسفند 1390برچسب:,ساعت 21:25 توسط زهره|

قابل توجه عروس خانم ها

آقایون مواظب باشید

نوشته شده در سه شنبه 9 اسفند 1390برچسب:,ساعت 21:4 توسط زهره|

آقا داماد چه‌کاره‌ن؟

ـ توی دکه‌ی تاکسی فرودگاه با دست اشاره می‌کنن که قبض‌ها رو بیارین این‌جا.

ـ آقا داماد چه کاره‌ن؟

ـ چتر وزیرو نگه می‌دارن.

ـ آقا داماد چه کاره‌ن؟

ـ دکه دارن. آقام علی دایی ازشون سیگار می‌خرن.

ـ آقا داماد چه کاره‌ن؟

ـ واسه دخترای مردم خاطره می‌سازن.

ـ آقا داماد چه کاره‌ن؟

ـ پیرزن می‌شورن و خشک می‌کنن.

ـ آقا داماد چه کاره‌ن؟

ـ ضامن معتبرن برای وام خلق‌الله.

ـ آقا داماد چه کاره‌ن؟

ـ شاهد طلاق‌ان تو چند تا محضر معتیر.

ـ آقا داماد چه کاره‌ن؟

ـ دم پاساژ علاء‌الدین داد می‌زنن.

ـ آقا داماد چه کاره‌ن؟

ـ باباشون کارخونه دارن.

ـ آقا داماد چه کاره‌ن؟

ـ توی پایین‌ترین دهک درآمدی، سگ می‌چرونن. دولت گفته پولدار می‌شه شب عید.

نوشته شده در دو شنبه 8 اسفند 1390برچسب:,ساعت 14:49 توسط زهره|

عروس عادي: با اجازه بزرگترها بله (اين اصولا مثل بچه آدم بله رو ميگه و قال قضيه رو ميکنه.)

عروس لوس: بع……….له!

عروس زيادي مؤدب: با اجازه پدرم، مادرم، برادرم، خواهرم، دايي جون، عمه جون،…، زن عمو کوچيکه، نوه خاله عمه شکوه، اشکان کوچولو، … ، مرحوم زن آقاجان بزرگه ، قدسي خانوم جون ، … ، … (اين عروس خانوم آخر هم يادش ميره بگه بله واسه همين دوباره از اول شروع ميکنه به اجازه گرفتن … !)

 

عروس خارج رفته: با پرميشن گريت ترهاي فميلي … اُ يس

عروس خجالتي: اوهوم

عروس پاچه ورماليده: به کوري چشم پدر شوهر و مادر شوهر و همه فک و فاميل اين بزغاله (اشاره به داماد) آره…. ( وضعيت داماد کاملا قابل پيش بيني است)

عروس هنرمند: با اجازه تمامي اساتيدم، استاد رخشان بني اعتماد، استاد مسعود کيميايي، …، اساتيد برجسته تاتر، استاد رفيعي، … ، مرحوم نعمت ا.. گرجي ، شير علي قصاب هنرمند، روح پر فتوه مرحومه مغفوره مرلين مونرو، مرحوم مارلين ديتريش، مرحوم مغفور گري گوري پک و … آري مي پذيرم که به پاي اين اتللوي خبيث بسوزم چو پروانه بر سر آتش …

عروس داش مشتي: با اجزه بروبکس مُجلي نيست من که پايه ام …

عروس زيادي مؤمن و معتقد: بسم ا.. الرحمن الرحيم و به نستعين انه خير ناصر و معين … اعوذ با… من شيطان رجيم يس و القرآن الحکيم …. الي آخر …. ( و در آخر ) نعم

عروس فمنيست: يعني چي؟! چه معني داره همش ما بگيم بله … چقدر زن بايد تو سري خور باشه چرا همش از ما سؤال مي پرسن ! … يه بار هم از اين مجسمه بلاهت (اشاره به داماد) بپرسين … (اصولا اين قوم فمنيست جنبه ندارن که بهشون احترام بذارن و يه چيزي ازشون بپرسن … فقط بايد زد تو سرشون و بهشون گفت همينه که هست مي خواي بخواه نمي خواي هم به درک)

نوشته شده در دو شنبه 8 اسفند 1390برچسب:طنز,ساعت 14:28 توسط زهره|

فهمــیده ام که یک زلزله ۷ ریشتری تمام مشکلات دیگر زندگی آدم را کم اهمیت می کند. ۲۸ ساله

فهمــیده ام که در زندگی باید برای رسیدن به اهدافم تلاش کنم ولی نتیجه را به خواست خدا بسپارم و شکایت نکنم. ۲۹ ساله

فهمــیده ام که هیچ وقت نباید وقتی دستت تو جیبته روی یخ راه بری. ۱۲ ساله

فهمــیده ام که نباید بگذاری حتی یک روز هم بگذرد بدون آنکه به زنت بگویی "دوستت دارم". ۶۱ ساله

فهمــیده ام که اگر عاشق انجام کاری باشم، آن را به نحو احسن انجام می دهم. ۴۸ ساله

فهمــیده ام که وقتی گرسنه ام نباید به سوپر مارکت بروم. ۳۸ ساله

فهمــیده ام که می شود دو نفر دقیقا به یک چیز نگاه کنند ولی دو چیز کاملا متفاوت ببینند. ۲۰ ساله

فهمــیده ام که وقتی مامانم میگه "حالا باشه تا بعد" این یعنی "نه". ۷ ساله

فهمــیده ام که من نمی تونم سراغ گردگیری میزی که آلبوم عکس ها روی آن است بروم
و مشغول تماشای عکس ها نشوم.
۴۲ ساله


فهمــیده ام که بیشتر چیزهای که باعث نگرانی من می شوند هرگز اتفاق نمی افتند. ۶۴ ساله

فهمــیده ام که وقتی مامان و بابا سر هم دیگه داد می زنند، من می ترسم. ۵ ساله

فهمــیده ام که اغلب مردم با چنان عجله و شتابی به سوی داشتن یک "زندگی خوب"حرکت می کنند
که از کنار آن رد می شوند.
۷۲ساله


فهمــیده ام که وقتی من خیلی عجله داشته باشم، نفر جلوی من اصلا عجله ندارد. ۲۹ ساله

فهمــیده ام که بیش ترین زمانی که به مرخصی احتیاج دارم زمانی است که از تعطیلات برگشته ام. ۳۸ ساله

فهمــیده ام که مدیریت یعنی: ایجاد یک مشکل، رفع همان مشکل و اعلام رفع مشکل به همه. ۳۴ ساله

فهمــیده ام که اگر دنبال چیزی بروی بدست نمی آوری، باید آزادش بگذاری تا به سراغت بیاید. ۲۹ ساله

فهمــیده ام که باز کردن (نی زدن) در ساندیس از طرفی که نوشته "از این قسمت باز کنید"
سخت تر از طرف دیگر است.
۵۴ ساله


فهمــیده ام که عاشق نبودن گناه است. ۳۱ساله

فهمــیده ام که هر چیز خوب در زندگی یا غیر قانونی است و یا غیر اخلاقی و یا چاق کننده. ۴۶ ساله

فهمــیده ام که مبارزه در زندگی برای خواسته هایت زیباست. اما تنها در کنار کسانی که
دوستشان داری و دوستت دارند.
۲۷ ساله


فهمــیده ام که در فکر عوض کردن همسرم نباشم. خودمو عوض کنم و وفق بدم به موقعیت ها و مراحل
مختلف زندگیم تا بتونم با بینش واضح زندگیم رو با خوشحالى و سرور ادامه بدم.
۴۲ ساله


فهمــیده ام که وقتی طرف مقابل داد میزند صدایش به گوشم نمیرسد بلکه از آن رد می شود. ۵۰ ساله

فهمــیده ام که هرکس فقط و فقط به فکر خودشه، مرد واقعی اونه که همیشه و در همه حال
به شریکش هم فکر کنه بی منت.
۳۵ ساله


فهمــیده ام که برای بدست آوردن چیزی که تا بحال نداشتی باید بری کاری رو انجام بدی که تا بحال انجامش نداده بودی. ۳۶ ساله

فهمــیده ام که سخت ترین کار دنیا شناخت انسانهاست و نمی توانی به شناخت تقریبی که از یک فرد چند لحظه
قبل داشته ای ۱۰۰% اطمینان و اعتماد کنی.
۳۱ ساله


فهمــیده ام که ظرف های تو خالی بیشتر صدا دارند. ۲۱ ساله

فهمــیده ام که به خود بیاندیشم و فکر کسی نباشم چون کسی به فکر من نیست. ۲۵ ساله

فهمــیده ام که هرآنچه را که می اندیشیم روزی به حقیقت میرسد پس مثبت بیندیشید. 27 ساله

فهمــیده ام که چیزهایی که برایم بی اهمیت هستند همیشه دردسرساز می شوند. ۱۳ساله

فهمــیده ام که برای به خطا نرفتن باید عاشق بود. عاشق خدا. عشق تنها چیزیه که اجازه نمیده خلاف
نظر معشوق کاری انجام بدیم. ۲۷ساله

نوشته شده در دو شنبه 8 اسفند 1390برچسب:,ساعت 14:7 توسط زهره|

از خدا پرسید: اگر در سرنوشت ما همه چیز را از قبل نوشته ای دعا کردن چه سود؟

خداونـد خندید و گفت:شاید در سرنوشت نوشته باشم، هر چه دعـــــا کرد برآورده شود

نوشته شده در یک شنبه 7 اسفند 1390برچسب:,ساعت 12:31 توسط زهره|

نوشته شده در شنبه 6 اسفند 1390برچسب:,ساعت 13:33 توسط زهره|

 

نوشته شده در شنبه 6 اسفند 1390برچسب:کاریکاتور,ساعت 1:49 توسط زهره|

صفحه قبل 1 ... 48 49 50 51 52 ... 55 صفحه بعد


آخرين مطالب
» یه روز خوب
» طنز ترین قیافه ی دکتر قالیباف ...
» لطفا جواب بديد
» اگه این سطل آبـــ رو بریزه چی میشه ؟؟؟
» بازم لاف آباداني
» ادبيات زرافه
» از صب اعصاب نذاشته برام بیشور !
» شرح در عکس
» گاهی وقتا باید سرتو خم کنی و طوفان زندگی رو با دعا کردن تحمل کنی
» فتوشاپ
» خداييش قبول دارين هوا خيلي داغه!!!
» بت من در دوران كودكي
» سیب زمینی مجهز به وای فای !
» شناسنامه فاميل دور
» کاریکاتوری که واقعی شد
» خدا
» دکی
» صلوات
» شما چی؟
» تحقیق
» جدیدترین عکس حنا در مزرعه
» نشاط جوانان
» ویندوز
» کتاب جدید حتما برا بچه هاتون بخرید
» نیاوران نگه دار!
» کریس در حال نماز خوندن!!!
» دهخدا
» زندگی دانشجویی
» مهر مادری
» شما یادتون نمیاد
» روز جهانی زن
» خدمات شرکت glx
» کار
» فرشید امین
» روز زن
» آقوی همساده !!
» جواب ماه

Design By : RoozGozar.com